کاربست آمایش سرزمین در مدیریت قلمروهای مرزی (نمونه‌ی موردی؛ شهرستان‌های مرزی خراسان جنوبی)

نوع مقاله : تاریخ شهرسازی خراسان بزرگ

نویسندگان

دانشگاه خوارزمی تهران

چکیده

آمایش سرزمین به­عنوان یکی از گرایش­های نوپا در سازماندهی سیاسی فضا شناخته می­شود. ماهیت بنیادی این گرایش، ترکیب روش­های اقتصادی، سیاسی و برنامه­ریزی است. آمایش به سبب تاکید بر مدیریت سیاسی- جغرافیایی فضا، نوعی رویکرد کُل­نِگر به­شمار می­آید. آمیختگی این رویکرد با برنامه­ریزی فضایی، مدیریت فضا در یک قلمرو مشخص را سازمان­یافته­تر و عینی­تر می­کند. بر این پایه، به­کارگیری شاخص­های آمایشی در مدیریت قلمروهای مرزی، تا اندازه­ی زیادی می­تواند چالش­های مرزی را شناسایی و راهکارهای واقع­گرایانه را برای مدیریت آن ارائه کند. قلمروهای مرزی به سبب اهمیت ژئوپلیتیکی خود، به­ویژه در ایران، همواره جلوه­گاهی از توانمندی یا ناکارامدی مدیریت کلان و ملی را نمایان می­سازد. به­نظر می­رسد که بخش قابل توجهی از ناکارامدی در مدیریت مرزهای ایران، به­ویژه مرزهای شرق کشور، به سبب نبود رویکرد آمایشی باشد. از این روی، پژوهش حاضر با روش علی-مقایسه­ای به بررسی آمایشی چهار شهرستان مرزی استان خراسان جنوبی، شامل شهرستان­های نهبندان، درمیان، زیرکوه و سربیشه پرداخته است. برای بررسی وضعیت آمایشی این شهرستان­ها با رویکرد امنیت و توسعه­ی پایدار، توزیع 23 شاخص از شاخص­های توسعه شامل شاخص­های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و زیرساختی در سطح شهرستان­های مذکور مطالعه شده است. مفروض اصلی این پژوهش این است که میان اقتصاد فضا و وضعیت امنیتی هر منطقه، رابطه وجود دارد. برپایه­ی نتایج این تحقیق، به­نظر می­رسد که ناهمگنی و توزیع نامطلوب شاخص­های توسعه در شهرستان­های مرزی استان خراسان جنوبی، بستر مناسبی برای گسست­های امنیتی ایجاد می­کند و به دلیل، فرامقیاس بودن مسئله­ی امنیت، گسست امنیتی در مقیاس محلی، دامنه­ی خود را به مقیاس ملی خواهد رساند.