نقش سیاست و قدرت بر تأثیر زبان فارسی در هویت ملی مردم جمهوری تاجیکستان

نوع مقاله : جغرافیای تاریخی خراسان بزرگ

نویسندگان

چکیده

سیاست و قدرت بعنوان مفاهیم بنیادی در جغرافیای سیاسی از نقش قاطعی در حفظ،‌گسترش یا نابودی «زبان» بعنوان یکی از مهمترین متغیرهای فرهنگ و هویت ملی برخوردارند. در حالیکه در گذشته مهمترین کارکرد«زبان» بیان افکار، عقاید و احساسات توسط فد بود، نظریه های جدید زبان شناختی عمدتاً بر نقش زبان بعنوان هماهنگ کننده «رفتار اجتماعی» تأکید می کنند. سیطره نفوذ زبان فارسی در معرض سیاست ها و تهاجم قدرت ها در سرزمین های گوناگون مانند آسیای مرکزی بویژه تاجیکستان گسترش یا کاهش یافته است. در این راستا د و حادثه بزرگ تاریخی رخ داده است:بار نخست در سده شانزدهم میلادی پس از جدایی آسیای مرکزی از ایران، و بار دیگر  در آغاز سده بیست میلادی پس از جدایی بخارا و سمرقند از خاک تاجیک ها. «ماوراء‌النهر» یا «ورارود» از سده ها پیش بویژه اندکی پس از جدایی از پیکره ایران ابتدا تحت تأثیر فرهنگی ازبک ها و بعد هم روسیه تزاری و سپس حکومت کمونیستی درآمد و زیرفشارهای آن کشور، مجبور به تغییر خط خود شد. این نکته موجب شد تا نسل جدید تاجیک ها از هویت تاریخی خود باز ماند. گسستن از زبان فارسی و ارتباط نداشتن با آثار ادبی کهن، منجر به بروز نوعی هویت سیال یا بی  هویتی برای تاجیک ها شد؛‌زیرا به تبع سیاست های استالنیستی برای تغییر نقشه جغرافیای انسانی آسیای مرکزی با هدف حفظ وحدت سیاسی اتحاد شوروی، ویژگی‌«ملی گرایی» سال ها مفهمومی سیال یافته بود. پس از استقلال،‌رهبران جمهوری تاجیکستان، بقا و پایه های جدید مشروعیت سیاسی و حفظ قدرت رخود را در بازی با «کارت ملی» دیدند؛ زیرا دو متغیر مهم در جغرافیای انسانی منطقه یعنی‌«زبان» و «قومیت» مضمون مناسبی برای ملی گرایی آنها فراهم می آورد. از آنجا که نخبگان سابق حززی و رهبران جدید تاجیکستان،‌بازتاب دهنده گروه بندی های قبیله ای و منطقه ای یک جامعه سنتی نیز بودند،‌پذیرفتند که باید فرایندی از بیداری مجدد ملی را رهبری کرده و تاریخ و هویت خود را بار دیگر کشف و تعریف کنند. هدف نوشتار حاضر با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی تحلیلی این است که زبان فارسی زیر سیاست و قدرت چه تأثیری بر هویت ملی مردم تاجیکستان در طول زمان داشته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهند که هر چند زبان فارسی در طی سده ها،‌از فراز و فرودهایی تحت سیاست ها و قدرت های غالب در آسیای مرکزی برخوردار بوده است، اما همواره نقش قاطعی در شکل بخشی به هویت قومی و ملی تاجیک ها داشته است.