در قرن شانزدهم میلادی، به دنبال افول قدرت تیموریان و استقلال طلبی اقوام ازبک، ماوراءالنهر، و به تبع آن، بخارا از ایران جدا شد. ازبکان با برگزیدن بخارا به عنوان پایتخت سیاسی،زمینه ی رشد هنر بومی نگارگری را در آن سامان فراهم آوردند. از ارتباطات گسترده میان هنرمندان مهاجر بخارا و نگارگران بومی آن شهر، مکتبی به نام «مکتب نگارگری بخارا» پدید آمد. بخش قابل توجهی از نگاره های مکتب بخارا ملهم از حکایات شیرین ادب فارسی، به ویژه داستان های گلستان و بوستان سعدی،است که مقاله ی حاضر سعی در توصیف و تحلیل دو نمونه از آنها را دارد.