توسعهطلبی ارضی دولت روسیه از ابتدای قرن 13ق./ 19م. در سرزمینهای شمال ایران شروع گردید. روسها با معاهده آخال توسعه طلبی ارضی را در مناطق شمالی ایران دنبال میکردند. معاهده آخال در 22محرم1299ه.ق/ 14دسامبر1881م. برای تعیین مرزهای ایران و روسیه در مناطق ترکمننشین شمال شرق دریای مازندران میان سعیدخان موتمنالملک، وزیر خارجه ایران و ایوان زینیوف، وزیرمختار روسیه در تهران امضاء شد. بر اساس معاهده آخال، مرزهای جنوبی روسیه تا سرحدات کنونی ایران گسترده میشد؛ اما تعیین و تحدید دقیق خطوط مرزی بین دو کشور تا سال 1333ش. حلنشده باقی ماند. از جمله مناطقِ مهمی که موضوع آن بیش از هفت دهه بخشی از مناسبات ایران و روسیه را به خود اختصاص داد، مسئله قریه فیروزه بود که از نظر موقعیت نظامی و ژئوپلتیک و منابع آبی، منطقه مهمی محسوب میشد. با وجود اهمیت ژئوپلتیکی قریه فیروزه چندین عهدنامه و قرارداد بین ایران و روسیه منعقد گردید که مالکیت آن به طور متناوب و به شکل صوری دست به دست میگشت؛ اما در عمل قریه فیروزه هیچگاه بعد از معاهده آخال تحت تصرف ایران نبود. پژوهش حاضر میکوشد به روش پژوهش کتابخانهای و اسنادی، علل جدایی قریه فیروزه را که به ناکارآمدی رهبران سیاسی، ضعف بنیه اقتصادی، نظامی، سیاسی دولت ایران اشاره دارد، بررسی و پیامدهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و جمعیتی آن را مورد ارزیابی قرار دهد.