TY - JOUR ID - 137904 TI - مطالعۀ فرایند اقتباس و دراماتورژی در عمل عالمان حوزۀ فرهنگی خراسان با نگاهی به داستان سلامان و ابسال JO - پژوهشنامه خراسان بزرگ JA - JGK LA - fa SN - 2251-6131 AU - شهبازی, غلامرضا AU - شهبا, محمد AD - دانشجوی دکتری تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، دانشگاه هنر AD - دانشیار گروه سینما، دانشکدۀ سینما و تئاتر، دانشگاه هنر Y1 - 2018 PY - 2018 VL - 8 IS - 29 SP - 44 EP - 33 KW - ایران KW - خراسان KW - دراماتورژی KW - تأویل KW - اقتباس DO - N2 - چکیده اقتباس و دراماتورژی در ادبیات ایرانی دوران اسلامی از جایگاه مهمی برخوردار است. حنین بن اسحاق داستان سلامان و ابسال را از یونانی به عربی برگردانده است. این داستان توسط دانشمندان و پژوهشگران حوزۀ فرهنگی خراسان مورد اقتباس و دراماتورژی قرار گرفته است. این روند اقتباسی در نمط نهم اشارات و تنبیهات ابن سینا و شرح اشارات خواجه نصیرالدین طوسی و بعد در شعر جامی دیده می‌شود. می‌توان این اثر را نظر به اهمیت آن در تاریخ اقتباس و دراماتورژی در ادبیات ایران در زمینۀ تاریخی خودش واکاوی کرد. آیا عمل عالمان ایرانی در مواجهه با داستان سلامان و ابسال عملی دراماتورژیک است؟ اگر این روند دراماتورژیک است از چه نوعی است؟ در این مقاله خواهیم دید که برحسب معنای تأویل- که بازگشتن به اصل معنا می دهد- روند دراماتورژیک برای داستان سلامان و ابسال از نوع دراماتورژی تأویلی است. این بدان معناست که عالمان ایرانی اصل حقیقت داستان را دنبال می‌کردند و با استفاده از تمثیل و روایت آن را به این حقیقت باز می‌گرداندند. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی پدیدارشناختی و از دیدگاه هرمنوتیک استفاده می‌‌شود. در انجام پژوهش پدیدارشناختی، پژوهشگر با پدیده‌های مورد پژوهش ارتباط نزدیک دارد و می‌خواهد خود را در جریان تجربۀ این پدیده‌ها بشناسد، از این جهت پژوهش پدیدارشناختی در نقطۀ مقابل پژوهش کمّی‌نگر قرار دارد که در آن با استفاده از روش‌های عینی گردآوری و تحلیل داده‌ها، خویشتن پژوهشگر از پدیده‌های مورد پژوهش متمایز شود. از سوی دیگر در این پژوهش تلاش در جهت امتزاج افق‌هاست. ابتدا افق زمان حال باز می‌شود، در این افق زمان حال، یافته‌هایی حاصل می‌شود که در گذشته قابل‌شناسایی است. در این پژوهش خواهیم دید که عالمان ایرانی به ویژه سه تن از آنان که از خطۀ خراسان برخاسته‌اند، همواره از دراماتورژی تأویلی به ویژه در مواجهه با داستانی برخاسته از فرهنگی دیگر چون سلامان و ابسال استفاده نموده‌اند و در بحث‌های ایشان امتزاج افق‌ها به خوبی مشهود است. UR - https://jgk.imamreza.ac.ir/article_137904.html L1 - https://jgk.imamreza.ac.ir/article_137904_1720da8e23446e6908d6e78d7427f104.pdf ER -