ORIGINAL_ARTICLE
راهبردهای زنان نقاش افغانستان در بازآفرینی و احیای میراث تصویری نگارگری در نقاشی معاصر این کشور
زنان افغانستان در سالهای اخیر، برخلاف گذشته، حضور گستردهای در تاریخ هنر این کشور و نقش مهمی در تعیین سمت و سوی حال و آینده این جریان داشته اند. نحوه تعامل این گروه پرشمار، نوظهور و مؤثر بر تاریخ هنر افغانستان، در مواجهه با ورود مبانی هنر مدرن به این کشور از حدود 1300ش و حمایت نهادهای غربی از یکطرف و از طرف دیگر سابقه سنت دیرپای بصری، قبل و بعد از اسلام، آغازگاه مسئله این پژوهش است. سؤال این است که بانوان نقاش معاصر افغانستان با تکیهبر ویژگیهای نگارگری، چه راهبردهای انحصاری را جهت بازآفرینی و احیای نگارگری در نقاشی معاصر ارائه نمودهاند؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و آرشیوی آثار نقاشان معاصر افغانستان، نتایجی را حاصل نمود و مشخص شد که نقاشان مرد و زن معاصر افغانستانی، با تکیهبر وجه ساختاری نگارگری، راهبردهایی جهت بهرهگیری از امکانات آن در تلفیق با مبانی هنر مدرن، ابداع نمودهاند که برخی از این راهبردهای بازآفرینی و احیای نگارگری در نقاشی معاصر افغانستان، تنها در آثار نقاشان زن دیده میشود. ازجمله میتوان به کاربست سنت تصویری شکستن کادر در نگارگری، همراه با تقسیم بندی اثر به کادرهای کوچکتر در آثار ندیما یوسفی، بهکارگیری ابژههای معاصر مانند پرچم و یا صورتهای اینترنتی، در آثار نقاشانی همچون صالحه وفا جواد و صغری حسینی، تغییر رنگ هاله دور سر در آثار حمیرا مستور و همچنین استفاده از مبانی نگارگری، جهت ارائه نقاشی ژانر در آثار نقاشانی چون زهرا باقری و حنیفه جعفری اشاره نمود.
https://jgk.imamreza.ac.ir/article_137963_45c9e02d6d666270d275e1bb62fd33f0.pdf
2020-08-22
16
1
تاریخ هنر افغانستان
نقاشی معاصر افغانستان
نگارگری
زنان نقاش
رضا
رفیعی راد
r.rafieirad@tabriziau.ac.ir
1
دانشجوی دکتری هنرهای اسلامی، گروه هنرهای اسلامی، دانشکده هنرهای صناعی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ایران
AUTHOR
مهدی
محمد زاده
mohammadzadeh@tabriziau.ac.ir
2
استاد، گروه هنرهای اسلامی، دانشکده هنرهای صناعی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سنجش مفهوم پایداری در معماری مسکونی منطقه خراسان (نمونه موردی: خانه های سنتی بشرویه)
بررسی مفهوم پایداری یکی از مهمترین محورهای تحقیقات حوزه معماری و شهرسازی در دهه های اخیر می باشد و سنجش کالبد بومی برمبنای شاخص های پایداری یکی از حوزه های شناخت ابنیه بر اساس این مفهوم است. بررسی معماری تاریخی و بومی بر اساس سنجه های پایداری از این ضرورت سرچشمه می گیرد که معماری بومی حاوی راهبردهایی زمینه گرا در ساخت است که می توان با اتکا به آن راهکارهایی نوین در معماری معاصر تدوین نمود. سه سنجه اصلی شامل مؤلفه فرهنگی-اجتماعی، همسازی با محیط و اقلیم و بهینگی اقتصادی هسته مفهومی معماری پایدار هستند. در این میان خراسان بزرگ حاوی میراث معماری باارزش تاریخی ازجمله خانه های سنتی می باشد. این پژوهش در پی درک اصول معماری پایدار در کالبد خانه های تاریخی بشرویه است. در این راستا، به بررسی عناصر معماری پایدار در دوازده بنای مسکونی متعلق به دوره های صفوی، قاجار و پهلوی در این شهر پرداخته می شود. به این منظور، روش تحقیق در این پژوهش بهصورت ترکیبی از روشهای تفسیری-تاریخی در مرحله شناخت نمونه های موردی و روش تئوری زمینهای در مرحله تدوین چارچوب نظری است و براساس استنتاج منطقی مؤلفههای پایداری در ابعاد کالبدی خانه های تاریخی بشرویه بررسی شود. اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانهای و میدانی مانند بازدید و حضور مستقیم محقق در محدوده موردمطالعه، گردآوری شده است. نتایج نشان میدهد مواردی از قبیل نوع بافت، نسبت فضای خالی و پر، شکل ایوان، میزان درونگرایی، عناصر ایجاد سایه و المان های سبز، جهت گیری عمومی ابنیه، نحوه ایجاد تهویه طبیعی، نوع انتخاب مصالح بومی در پایداری خانه های بشرویه تأثیرگذار بوده اند.
https://jgk.imamreza.ac.ir/article_137964_1f3bdc6588852437cc24575d5165cd2a.pdf
2020-08-22
32
17
معماری پایدار
معماری مسکونی
خراسان بزرگ
بشرویه
بهزاد
وثیق
vasiq@jsu.ac.ir
1
استادیار، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه صنعتی جندیشاپور، دزفول، ایران
LEAD_AUTHOR
مجتبی
بذرافشان
bazrafshan@jsu.ac.ir
2
کارشناسی ارشد، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه صنعتی جندیشاپور، دزفول، ایران
AUTHOR
احدنژاد محسن، و همکاران. (1398). »تحلیل فضایی شاخصهای کیفیت مسکن در نواحی شهری با رویکرد مسکن پایدار (مورد پژوهی: شهر زنجان) ». توسعه پایدار محیط جغرافیایی. سال اول، (شماره 2)، 32-16
1
بابک، داریوش. (1389). انسان طبیعت معماری، تهران: علم و دانش.
2
بزرگنیا، زهره. (1389)، »معماری و مسکن بشرویه«. معمار. (شماره 65)، 62-69
3
بلوهری، ساقی، و همکاران. (1399). «آموزههایی از معماری سنتی برای آینده معماری انرژی کارا در کشور». نقش جهان-مطالعات نظری و فناوریهای نوین معماری و شهرسازی. (شماره 10)، 93-85.
4
ذبیحی، حسین، و رضا شاکر اردکانی. (1391)، »گمانهای در تحول تاریخی شهر با بررسی سیماشناسی حیاط بناها با بهکارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) (نمونه موردی شهر تاریخی بشرویه)«. مطالعات شهر ایرانی اسلامی. (شماره 9)، 97-112
5
ریاحی مقدم، ساشا. (1388). تعیین حریم بافت تاریخی بشرویه. بیرجند: سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان خراسان جنوبی.
6
زیاری، کرامت الله. (1396). »ارزیابی شاخصهای کمّی و کیفی مسکن با رویکرد توسعۀ پایدار (مطالعۀ موردی: شهر سامان) «. پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری. (شماره 4)، 221-197.
7
زیاری, کرامت الله, قاسمی قاسموند, عزت الله. (1395). »ارزیابی شاخصهای کمّی و کیفی مسکن با رویکرد توسعۀ پایدار (مطالعۀ موردی: شهر سامان) «. پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری, 4(2), 197-221. doi: 10.22059/jurbangeo.2016.59160
8
سینگری، محمد. (1387). »راهکارهای طراحی بناهای تبریز بر مبنای معماری پایدار«، اولین کنفرانس انرژیهای تجدیدپذیر. تاکستان: دانشگاه آزاد اسلامی.
9
شاه آقبلاغی، و همکاران. (1395). »سنجش شاخصهای کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: مسکن مهر شهر سبزوار) ». مطالعات جغرافیایی مناطق خشک. (شماره 26)، 54-72
10
کاویان، مجتبی، و غلامحسین غلامی. (1396). »کارخانه یا کار و خانه؛ بررسی مفهوم کار و تولید در شکلگیری خانههای تاریخی ایرانی در بشرویه«. معماری اقلیم گرم و خشک. (شماره 5)، 118-101.
11
قبادیان، وحید. (1382). تحلیل اقلیمی ساختمانهای سنتی ایران. تهران: دانشگاه تهران.
12
قبادیان، وحید، و محمد فیضمهدوی. (1382). طراحی اقلیمی. تهران: دانشگاه تهران.
13
محمودی، محمدمهدی. (1388). توسعه مسکن همساز یا توسعه پایدار. تهران: دانشگاه تهران.
14
مداحی سید مهدی، و غلامحسین معماریان. (1395). »تجزیه و تحلیل پیکرهبندی فضایی خانههای بومی با رویکرد نحو فضا (نمونه موردی: شهر بُشرویه) « مسکن و محیط روستا. (شماره 156)، 66-49.
15
مهدوی نژاد، محمدجواد، و کاوان جوانرودی. (1390). »مقایسه تطبیقی اثر جریان هوا بر دوگونۀ بادگیر یزدی و کرمانی». هنرهای زیبا. (شماره 4)، 80-69.
16
نوذری، ناصره. (1393). »بررسی شاخصهای مسکن پایدار در شهرسازی و معماری پایدار ایرانی (نمونه موردی: محله 1-5 شهر بجنورد). « کانون ملی معماری همایش ملی معماری، عمران و توسعه ی نوین شهری. تبریز: اردیبهشت 1393
17
Asadpour, A. )2015(. Sustainable pattern of desert architecture, architecture magazine) Vol 39)
18
Bangwal, D., & Tiwari, P. (2019). Environmental design and awareness impact on organization image. Engineering, Construction and Architectural Management. (vol 22), 35-47.
19
Bibri, S. E., & Krogstie, J. (2017). On the social shaping dimensions of smart sustainable cities: A study in science, technology, and society. Sustainable Cities and Society, (vol 29), 219-246.
20
Charkas, M. (2020). EXPERIENTIAL LEARNING BASED BIOPHILIC DESIGN. Architecture and Planning Journal (APJ), 26 (vol 1), 4-12.
21
D’Oca, S., Chen, C. F., Hong, T., & Belafi, Z. (2017). Synthesizing building physics with social psychology: An interdisciplinary framework for context and occupant behavior in office buildings. Energy research & social science, (vol 34), 240-251.
22
Jalaei, F., Jalaei, F., & Mohammadi, S. (2020). An integrated BIM-LEED application to automate sustainable design assessment framework at the conceptual stage of building projects. Sustainable Cities and Society, (vol 53), 101979.
23
Karizi, A. A., & Bezenjani, M. N. (2015). The impact of sustainable architecture patterns in optimizing energy consumption (Case Study: hot and dry climate). Environment Conservation Journal, (vol16), (Special Edition), 531-538.
24
Loo, L. D., & Mahdavinejad, M. (2017). The concept of sustainability in contemporary architecture and its significant relationship with vernacular architecture of Iran. Journal of Sustainable Development, 10(vol 1), 25-35
25
Nguyen, A. T., Truong, N. S. H., Rockwood, D., & Le, A. D. T. (2019). Studies on sustainable features of vernacular architecture in different regions across the world: A comprehensive synthesis and evaluation. Frontiers of Architectural Research, 8 (vol 4), 535-548.
26
Taylor, L., & Hochuli, D. F. (2017). Defining greenspace: Multiple uses across multiple disciplines. Landscape and Urban Planning, (vol 158), 25-38.
27
Wamsler, C., & Brink, E. (2018). Mindsets for sustainability: Exploring the link between mindfulness and sustainable climate adaptation. Ecological Economics, (vol151), 55-61.
28
Wang, N., Phelan, P. E., Harris, C., Langevin, J., Nelson, B., & Sawyer, K. (2018). Past visions, current trends, and future context: A review of building energy, carbon, and sustainability. Renewable and Sustainable Energy Reviews, (vol 82), 976-993
29
Wright, G. S. (2018). Unsustainability and the Architecture of Efficiency. Architectural Design, 88(vol1), 16-23.
30
Xie, H., Clements-Croome, D., & Wang, Q. (2017). Move beyond green building: A focus on healthy, comfortable, sustainable and aesthetical architecture. Intelligent Buildings International, 9(vol 2), 88-96
31
Zeigermann, U., & Böcher, M. (2020). Challenges for bridging the gap between knowledge and governance in sustainability policy–The case of OECD ‘Focal Points’ for Policy Coherence for Development. Forest Policy and Economics,(vol 114), 102005.
32
URL1:http://www.skchto.com/fa/ سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشکری استان خراسان جنوبی 2016
33
ORIGINAL_ARTICLE
میزان تاثیر عوامل اقلیمی بر معماری مدرسه غیاثیه خرگرد خواف
اقلیم بهعنوان عاملی تأثیرگذار در آسایش انسانی، همواره موردتوجه و ساختمانها و بافت شهری عمدتاً همساز با آن بنا می شده اند. کوشش معماران سنتی نیز در آفرینش فضایی بوده است که با توجه به شرایط دوران خود، بتواند آسایش کالبدی انسان را به همراه داشته باشد. بنابراین چنین فرضیهای مطرح میشود که چهبسا اقلیم بیشتر از آنچه تصور میشود، در شکل گیری معماری بنا، نقش دارد. با توجه به اینکه رمزگشایی پایداری معماری بومی از گذشته تا به امروز، همواره از موضوعات موردتوجه محققان بوده است و بهمنظور سنجش فرضیه مذکور، این پژوهش سعی دارد ردپای تأثیرگذاری اقلیم را در مدرسه غیاثیه خرگرد در خراسان جستجو کند. مدرسه غیاثیه یادگاری از دوران تیموری و بنایی جاودان، واقع در روستای خرگرد از توابع شهرستان خواف محسوب میگردد. منطقهای که از لحاظ اقلیمی دارای آب و هوای کویری با تابستانهای گرم و زمستانهای سرد و نسبتاً خشک میباشد. با اذعان به شرایط سخت این حوزه اقلیمی، به نظر میرسد تنها راه مقابله با آن، برای دستیابی به رفاه و آسایش کاربران مدرسه، توجه ویژه بهخصوصیات آب و هوایی منطقه است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که اقلیم در شکلگیری کالبدی و سازماندهی فضاهای مدرسه غیاثیه به چه میزان نقش داشته است؟ و آیا این تأثیرپذیری را میتوان عاملی برای جاودانگی این مدرسه برشمرد؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانهای و بهویژه مشاهده میدانی، به بررسی و تحلیل معماری بنای موردمطالعه بر مبنای شاخصههای اقلیم میپردازد. نتایج این بررسی نشان میدهد که این شاخصهها در اکثر مواقع، تنها عامل مهم شکلگیری کالبد و فضا بوده و در برخی موارد نیز تأثیر بسزایی داشته است. در واقع معمار بنا با توجه به ویژگیهای اقلیمی منطقه، راهکارهای معماری هوشمندانهای ارائه داده است تا آسایش حرارتی ساکنان را فراهم آورد.
https://jgk.imamreza.ac.ir/article_137965_8b03d5e11f78b44c9f8702e302efa377.pdf
2020-08-22
52
33
اقلیم گرم و خشک
مدرسه غیاثیه خرگرد
ساختار کالبدی
آسایش حرارتی انسان
آمنه
فتاحی
kiyanad90@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
AUTHOR
امیر
اکبری
amirakbari@yahoo.com
2
استادیار، گروه تاریخ، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، بجنورد، ایران
LEAD_AUTHOR
محسن
طبسی
tabasi_mohsen@yahoo.com
3
دانشیار، گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزادی اسلامی، مشهد، ایران
AUTHOR
ابراهیم بای مهری، (1392)، بناهای تاریخی خواف از صدر اسلام تا پایان دوره قاجار، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد.
1
اخترکاوان مهدی و دیگران، (1392)، «بررسی تعامل اصول معماری ایرانی و انرژی خورشیدی از منظر فرم، تقارن، و جهت گیری، نمونه موردی خانه عباسیان کاشان»، معماری و شهرسازی آرمانشهر، ش 11، صص 90-75.
2
احمدی وحید و دیگران،( 1392) ، «انطباق طراحی خانه های مسکونی متناسب با اقلیم و معماری بومی»، کنفرانس معماری و شهرسازی و توسعه پایدار، مشهد.
3
اذاتی مهری و برجیس زهرا، (1386)، «ﺗﺄﺛﯿﺮ اﻗﻠﯿﻢ ﺑﺮ اﺳﻠﻮب ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺳﺎزی ﻣﻮرد ارﺗﺒﺎط ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺸﮏ ﺑﺎ اﻗﻠﯿﻢ»، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻘﺎﻻت ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻣﻨﻄﻘﻪ ای راﻫﮑﺎرﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ازدﯾﺪﮔﺎه ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎ ، آستارا.
4
استوار غلامرضا و موسی زاده ربابه، (1393) گزارش مرمت تزئینات کاشیکاری مدرسه غیاثیه خرگرد، اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی، مشهد.
5
اسماعیلی شیما، (1395)، چگونگی تاثیر بازشوها بر تهویه طبیعی در خانه های سنتی،(نمونه موردی روستای کندلوس)، چهارمین کنفرانس بین المللی پژوهش های نوین در عمران، معماری و شهرسازی، اسپانیا.
6
اوکین برنارد، (1386)، معماری تیموری در خراسان، ترجمه علی آخشیتی، پژوهشهای آستان قدس، مشهد.
7
توسلی محمود، (1381)، ساخت شهر و معماری در اقلیم گرم و خشک ایران، تهران انتشارات پیام و پیوند نو
8
پیرنیا محمد کریم ،( 1387) ، معماری ایرانی، به قلم غلامحسین معماریان، سروش دانش.
9
جمالپور سمانه و اربابان آرش، (1394)، «تاثیر اقلیم بر شکل گیری معماری خانه های یزد»، همایش معماری و شهرسازی بومی ایران، یزد.
10
خانی سمیه و دیگران، (1391)، «بررسی تطبیقی معماری و تزئینات مدرسه غیاثیه خرگرد و مدرسه چهارباغ اصفهان»، مطالعات تطبیقی هنر، ش 4، 52-37.
11
خزایی محمد، (1388)، «ساختار و نقش مایه های مدارس دوره تیموری در خطه خراسان»، مجله مطالعات هنر اسلامی، ش 11، 79-59.
12
حاجی قاسمی ، کامبیز ، (1379)، گنجنامه مدارس ، سازمان میراث فرهنگی کشور ، تهران.
13
حافظ نیا محمدرضا، (1397) مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، سمت، تهران.
14
حسین زاده رضا، (1376) بادهای 120 روزه سیستان، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی ، شماره ۱۲۰ .
15
رحیم زاده غلامحسین ، (1394)، «مدرسه غیاثیه خرگرد، جلوه ای از شکوه معماری عهد تیموری در ایران»، همایش نقش خراسان در شکوفایی هنر اسلامی، مشهد.
16
رضایی فرشته و رضایی افسانه، ( 1393)، «ارزیابی عامل ناهمواری در پهنه بندی اقلیم – گردشگری استان خراسان رضوی»، مجموعه مقالات اولین همایش بین المللی علمی راهبردی توسعه گردشگری جمهوری اسلامی ایران، چالش ها و چشم اندازها، مشهد.
17
روبیاتی رحمان و فروزانفر فرید، ( 1396 )، «تاثیر مصالح و الگوهای معماری بومی اقلیم گرم و خشک در پایداری(معماری بومی استان خراسان جنوبی)»، سومین کنفرانس بین المللی پژوهش های معماری، شهرسازی و مدیریت شهری، شیراز
18
زارعی محمد ابراهیم و میردهقان فضل ا...، (1395)، «نقش الگوی حیاط مرکزی در تعدیل شرایط سخت اقلیم گرم و خشک منطقه یزد»، شهر ایرانی اسلامی، ش23، 19-5.
19
سازمان هواشناسی خراسان رضوی، اطلاعات مربوط به درجه حرارت شهرستان خواف، 1384.
20
سلطانزاده حسین، (1390)، «نقش جغرافیا در شکل گیری انواع حیاط در خانه های سنتی ایران»، پژوهش های جغرافیای انسانی، ش 75.
21
شعاع برآبادی علی ، (1385)، احیاء کارکرد بافت قدیم شهر خواف، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه سیستان و بلوچستان.
22
-صادقی، علی رضا، احمدی، فریال، (1389) ، «تأملی بر اصول معماری در دوره تیموری با تأکید بر بازشناخت بنای مدرسه غیاثیه خرگرد»، ماه هنر، ش 149، 111-106.
23
طاهری مقدم علیرضا و کاظم نژاد سمانه، (1396)، «پالت رنگ کاشی کاری مدرسه غیاثیه خرگرد، بنای ماندگار دوره تیموری در خراسان»، مجله نگارینه هنر اسلامی، ش 13، 52-32.
24
کامیابی سعید (1395) « تطبیق سیستم طبقه بندی اقلیمی بر معماری شهرهای استان خراسان رضوی »، جفرافیای سرزمین ش 50، 105-91.
25
کسمایی مرتضی، (1389)، اقلیم و معماری، اصفهان، انتشارات خاک.
26
فولادی وحدانه، طاهباز منصوره و ماجدی حمید، (1395)، گنبد دوپوسته از منظر عملکرد حرارتی در اقلیم کویری کاشان، فصلنامه پژوهش های معماری اسلامی، ش 11، 106-90.
27
کیانی یوسف، تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی ، سمت، 1374.
28
گلچین عارفی مهدی (1387)، «خواجه غیاث الدین پیر احمد خوافی (بانی مدرسه غیاثیه ی خرگرد)»، گستان هنر، ش 13، 89-84.
29
قانقرمه عبد العظیم، روشن غلامرضا و شاهکویی اسماعیل، (1397)، «بازنگری در تعیین دمای پایه آسایش حرارتی مناطق اقلیمی متفاوت ایران به منظور محاسبه شاخص درجه- روز مورد نیاز سرمایشی و گرمایشی»، فصلنامه اطلاعات جغرافیایی، ش 105، 143-127.
30
قائمی خسرو و اصیلی محسن، (1393)، «ارزیابی پتانسیل انرژی باد در منطقه خواف استان خراسان رضوی»، چهارمین کنفرانس رویکردهای نوین در نگهداشت انرژی، تهران.
31
ﻗﺒﺎدﯾﺎن ،وﺣﯿﺪ،(1377)،ﺑﺮرﺳﯽ اﻗﻠﯿﻤﯽ اﺑﻨﯿﻪ ﺳﻨﺘﯽ اﯾﺮان ،ﺗﻬﺮان، اﻧﺘﺸﺎرات داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان، ﭼﺎپ دوم
32
قیومی مهرداد (1377) «مدرسه غیاثیه خرگرد»، فصلنامه رواق، ش 2، 89-83.
33
لولویی کیوان (1377) «مدارس چهار ایوانی خراسان»، مجله هنر، ش 38، 153-138.
34
معماریان غلامحسین، 1386، آشنایی با معماری مسکونی ایرانی، گونه شناسی درونگرا، سروش دانش، تهران
35
مجیدی فاطمه و فردین مهر محمد علی، (1392)، «بررسی و تحلیل انواع گنبد در ساختار بناهای سنتی ایران»، مجله صنعت ساختمان، ش 115، 37-30.
36
محرر احمدی مژگان و گندمکار امیر (1391) ، «بررسی روند تغییر اقلیم آسایش استان خراسان رضوی در فصل تابستان با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژیک»، اولین کنفرانس ملی راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار، تهران
37
مفیدی سید مجید و مهناز محمودی، (1390)، «بررسی چگونگی تاثیر گذاری پلان معماری بادگیرها در کاهش دمای محیط»، علوم و تکنولوژی محیط زیست، ش 1، صص 91-83.
38
هوشیاری محمدمهدی و پورنادری حسین، (1395)، «تحلیل و بررسی نظریه پیرنیا درباره رون اصفهانی در فضای شهری و معماری سنتی اصفهان»، هویت شهر،ش 27، صص 64-53.
39
هاشمی حسن و دیگران، (1395)، «بررسی نقش اقلیم بر نوع معماری و تزئینات حسینیه نواب بیرجند» ، پژوهشهای باستان شناسی، ش 11، صص 163-151.
40
ویلبر دانلد (1387) «قوام الدین شیرازی معمار دوره تیموریان»، ترجمه هدیه نوربخش، گستان هنر، ش 13، 83-74
41
ویلبر، دونالد؛ گلمبک، لیزا. ، (1374) معماری تیموری در ایران و توران، مترجم: کرامت ا... افسر و محمد یوسف کیانی. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور. چاپ اول.
42
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تداوم تکنیک و هنر سفالگری پیش از تاریخ تا دوره معاصر (مطالعه موردی: سنت سفالگری روستاهای بخش چکنه نیشابور)
در حوزه خراسان مرکزی ازدوره نوسنگی با سفال تا دوران معاصر سفالگری از هنرها و صنایع رایج و بسیار بااهمیت بوده است. در خلال بررسیهای باستانشناسی انجام شده در این حوزه، تکنیک ساخت سفالیشناساییشده که نشان از تداوم سنتهای فرهنگی در هزارههای ذکرشده دارد. این تکنیک ساخت و فرمدهی بهوسیله قالب پارچه صورت میگرفت که در دوره نوسنگی سبدهای گیاهی جایگزین آن بوده است. نمونههای متعدد این تکنیک از هزاره ششم تا هزاره اول ق.م در دشت مشهد و آسیای مرکزی و نیز در دوران ساسانی در دشت نیشابور گزارششده است و اهمیت آن در این میباشد که تداوم آن تا روزگار معاصر و در بافت روستایی چکنه نیشابور ادامه یافته است. از جنبههای پنهان این پدیده، ارتباط سازمان تولید این نوع ظروف با بافت جوامع است که در پژوهش حاضر به کمک روش قوم باستانشناسی و رویکرد انسانشناسی نمادین و تفسیری مطالعه و تشریح شده است. اگر بتوان الگوی معاصر را بهپیش از تاریخ نسبت داد،میتوان عنوان کرد که زنان در فعالیتهای تولیدی این دستساخته نقش مهمی داشتهاند. در بافتار معاصر، این ظروف کارکرد ذخیرهسازی مواد غذایی و لبنی داشته است و برخواسته از اقتصاد معیشتی مبتنی بر دامداری هستند. این ظروف در مقیاس خانگی تولید و ساخت آن اهداف اقتصادی نداشته است. به نظر میرسد این تکنیکِ بومی، طی هزارهها بهعنوان میراثی ماندگار تداومیافته و مواد اولیه آن متناسب با بوم و همچنین الگوی مصرف آن متناسب با نوع فعالیتها در ادوار مختلف، متفاوت بوده است.
https://jgk.imamreza.ac.ir/article_137966_82581bebcfce532a12f7f2b753210138.pdf
2020-08-22
66
53
قوم باستانشناسی
سازمان تولید
سفالگری
ظروف قالب پارچه
حسن
باصفا
hbasafa@gmail.com
1
دانشیار، گروه باستانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی،دانشگاه نیشابور، ایران
LEAD_AUTHOR
محمد صادق
داوری
m.sadeghdavari@yahoo.com
2
کارشناسی ارشد، گروه باستانشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه نیشابور، ایران
AUTHOR
فرشید
مسیح نیا
farshid.masihniya@gmail.com
3
کارشناسی ارشد، گروه باستانشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه نیشابور، ایران
AUTHOR
مهدیه
رحمتی
mahdiye.rahmati@gmail.com
4
دانشجوی دکتری باستانشناسی، گروه باستانشناسی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه مازندران، ایران
AUTHOR
باصفا، حسن؛ و محمدحسین رضایی. (1395). گزارش فصل اول کاوش باستانشناختی محوطه عصرآهنی سه تپه نیشابور. اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی.
1
پاپلی یزدی، لیلا. (1381). «بررسی سلسلهمراتب جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی در روستاهای امروزین دشت درگز خراسان با توجه به نظریه مکان مرکزی و قوم باستانشناسی». پایاننامه کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه تهران.
2
دانا، محسن؛ و همکاران. (1392). «محوطههای جعفرآباد افین و سرتخت باغستان؛نویافتههایی از دوره نوسنگی و مسسنگی در شرق ایران (خراسان جنوبی)». باستانشناسی ایران. (شماره 4)، 57-40.
3
داوری، محمدصادق. (1395). «تبیین گاهنگاری نسبی و مطالعات سنجش از راه دور بهمنظور تحلیل چشمانداز فرهنگی و جغرافیایی محوطههای پیش از تاریخ حوضه کشفرود (شهرستان مشهد) از دوره نوسنگی تا مفرغ پایانی». پایاننامه کارشناسی ارشد. نیشابور: دانشگاه نیشابور.
4
دورکیم، امیل. (1359). تقسیمکار اجتماعی. ترجمه حسن حبیبی. تهران: قلم.
5
رابرتسون، یان. (1374). درآمدی بر جامعه. ترجمه حسین بهروان. مشهد: آستان قدس رضوی.
6
زکریاییکرمانــی، ایمــان؛ و همکاران. (1394). »مطالعــه نقــوش ســفالینههای معاصــر روســتای کلپــورگان ســراوان بــا رویکــرد انسانشناسی هنــر». نگــره. (شــماره 36)، 91-75.
7
شیرازی، نگار؛ و رضا صحتمنش. (1396). «فناوری و هنر ساخت «ظروف سریشی» در جوامع کوچرو خراسان مطالعه موردی: ظروف سریشی کوچنشینان منطقه بار (شهرستان نیشابور)». دانشهای بومی ایران. (شماره 7)، 135-107.
8
شــیرانی، مینــا. (۱۳۹۱). «بررســی انسانشناختی نقــوش ســفال کلپــورگان». پایاننامــه کارشناسی ارشد. اصفهان: دانشگاه هنر.
9
شیرانی، مینا؛ و همکاران.(1397).«بررسی انسانشناختی نقوش سفالکلپورگان سراوان». هنرهای زیبا-هنرهای تجسمی. (شماره 4)،80-71.
10
طاهری، علی. (1387). راهنمای گردشگری: نیشابور نگین سرزمین خورشید. نیشابور: ابرشهر.
11
عظیمپـور، فاطمـه. (1382). کلپـورگان. تهـران: سـازمان میراث فرهنگی.
12
فکوهی، ناصر. (1386). «نگاهی به رویکرد تفسیری کلیفورد گیرتز با تأکید بر فسیر او از پدیده دینی». نامه علوم اجتماعی. (شماره 31)، 123-103.
13
کهــرازه، محمــدگل؛ و بهــروزصاحــبزاده.(1394). «ویژگیهای زیســتبوم هنــر سـفالگری بـدوی کلپـورگان، تنهـا مـوزه زنـده ایـران». همایـش بینالمللی علـوم محیطی، مهندسـی و تکنولـوژی. https://civilica.com/doc/407486.
14
گیدنز، آنتونی. (1391). گزیده جامعهشناسی گیدنز. ترجمه حسن چاوشیان. تهران: نشر نی.
15
لبافخانیکی، رجبعلی. (1395). «مروری بر کاوشهای کهن دژ نیشابور». همایش روز جهانی باستانشناسی. مشهد: موزه بزرگ خراسان.
16
لبافخانیکی، میثم. (1393). «تأثیرات متقابل نیشابور و راه ابریشم در دوره ساسانی». مطالعات باستانشناسی دانشگاه تهران. (شماره 1)، 97-87.
17
نادری، احمد. (1391). «کلیفور گیرتز، از پوزیتیویسم تا انسانشناسی تفسیری». پژوهشهای انسانشناسی ایران. (شماره 1)، 84-61.
18
نظــری، امیــر. (1391). «نشانهشناســی ســفال معاصــر کلپــورگان و ســاخت ســرامیکهای کاربــردی بــه روش خاتــم». پایاننامــه کارشناسی ارشــد. اصفهان: دانشگاه هنر.
19
نظــری، امیــر؛ و همکاران. (1393). ســفالگری در بلوچســتان ایــران: کلپــورگان، کوهمیتــگ و هولنچــگان. تهــران: ســیمای دانــش.
20
یوسفیزشک، روحالله. (1383). «بررسی قوم باسان شناسی الگوهای استقرار روستایی، نحوه معیشت و کاربری فضا در جنوب شرق خراسان». پایاننامه کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
21
Alipour, R. (2011).“Textile templates for ceramic crucibles in early Islamic Akhsiket Uzbekistan”.Archaeological Textiles Newsletter.(vol 53), 15-27.
22
Askarov, A.A;and L.I. AL’Baum. (1979). Poselenije Kuchuktepa.Tachkent: FAN.
23
Burjakov, Ju.F; and G Dadabaev. (1973). “Pamjatniki antichnogo vremeni v Tashkentskom oazice”. Istorija Material’noj Kul’tury Uzbekistana.(vol 10), 38-51.
24
Duke, Kh.I. (1982a). Tujabuguzskie poselienija burguljukskoj kul’tury. Tashkent: FAN.
25
Duke, Kh.I. (1982b). “Chirakchinskoe poselenie”.Istorija Material’noj Kul’tury Uzbekistana.(vol 17), 19-29.
26
Gritsina, A.A. andL.M Sverchkov. (1990). “Arkheologicheskie issledovanija v Syrdarjinskoj oblasti”.Istorija Material’noj Kul’tury Uzbekistana.(vol 23),114-120.
27
Heider, K. G. (1967). “Archaeological assumptions and ethnographical facts: a cautionary tale from New Guinea”.Southwestern Journal of Anthropology.(vol 23), 52-64.
28
Hodder, I. (2002). “Introduction: A review of contemporary theoretical debates”.archaeology,in archaeology theory today. blakwell publishers.
29
Isamiddinov, M.Kh; and M. Kh Khasanov. (2000). Istorija drevnego i sredne-vekogo keramicheskogo proizvodstva Nakhshaba.Tashkent: Institut arkheologii AN Respubliki Uzbekistan.
30
Lhuillier, J. (2013). Les cultures à céramique modelée peinte en Asie centrale méridionale. Dynamiques socio-culturelles à l’âge du Fer ancien (1500-1000 av. n. è.). (Vol. 13). De Boccard.
31
Negmatov, N.N. (1987). Nachalo issledo-vanij gorodishcha Nurtepa. Arkheologicheskie Raboty v Tadjikistane. XX, 310-331.
32
Shishkina, G.V. (1982). U istokov drevnej kul’tury Tashkenta. Tashkent: FAN.
33
Van der Leeuw, S. (1993). Giving the potter a choice. Technological choices. Transformation in material cultures since the neolithic, 238-288.
34
Zadneprovskj, JU. A. (1962). Drevnezemledel’cheskaja kul’tura Fergany. Moscou: Nauka.
35
ORIGINAL_ARTICLE
شکار در کوهستان: رنگین نگاره های پناهگاه صخره ای تَکه در روستای نرگسلوی علیا، بجنورد
نقوش صخرهای به شکل نقش کنده در بسیاری از نقاط ایران ازجمله در مناطق وسیعی از خراسان بزرگ وجود دارد، اما رنگین نگاره ها یا نقوشی که با رنگ ترسیمشده است، به دلیل آسیب پذیری در برابر عوامل جوی، فقط در شرایط خاصی ازجمله داخل غارها و اشکفتها در چند منطقه از ایران حفظشده است و قدیمی ترین مجموعۀ آن، در خراسان وجود دارد. در اغلب رنگین نگاره های کشفشده در ایران، ازجمله نقوش غارهای پیش از تاریخی کوهدشت لرستان و سایر مناطق ایران، موضوع اصلی نقوش، صحنۀ شکار است و بر اساس وجود نقش ابزارهایی چون تیر و کمان یا تفنگ و یا صحنه هایی مانند اسب و سوار در بین این نقوش معیار روشنی برای تاریخ گذاری نسبی این مجموعه ها وجود دارد. بیشتر رنگین نگاره های شناساییشده در ایران به دلیل نمایش معیارهای مشخصی همچون موارد مذکور نمیتواند از هزاره های اول یا دوم پیش از میلاد قدیمی تر باشد و برخی از آنها نیز به دلیل ویژگیهای کاملاً غیرمعمول نگاره شناختی، آشکارا جدید و مربوط به چند سده پیش یا حتی دهه های اخیر هستند. رنگین نگاره های متأخر، پیش از آنکه برخوردار از ارزش تاریخی باشند، از دیدگاه مردم شناختی و جامعه شناسی اهمیت دارند. در این پژوهش پس از مرور برجسته ترین رنگین نگاره های شناساییشده در محدودۀ خراسان بزرگ و مناطق مجاور -از ازبکستان گرفته تا پامیر و آلتای در مغولستان- مجموعه رنگین نگاره های پناهگاه صخرهای تَکه در حوالی بجنورد معرفی شده است. چنین به نظر می رسد که رنگیننگاره های تَکه به دلایل فنی و نگاره شناختی، احتمالاً قدیمی ترین مجموعه نقوش صخرهای شناساییشده در خراسان بزرگ و ایران است و با توجه به موقعیت قرارگیری در نقاط کوهستانی، احتمالاً به دست جمعیتهای متحرک یا نیمه کوچرو ایجاد شده است.
https://jgk.imamreza.ac.ir/article_137967_f0b8a6fe26c74de8d85cb12110c10490.pdf
2020-08-22
84
67
سنگ نگاره
رنگین نگاره
پیش از تاریخ
شکار
تنوع گیاهی
بز کوهی
مس و سنگ
عصر مفرغ
علی اکبر
وحدتی
vahdatiali@yahoo.co.uk
1
پژوهشگر سازمان میراث فرهنگی
LEAD_AUTHOR
اسدی، احمدعلی. (1386). «اشکفت آهو؛ پناهگاهی صخرهای در شهرستان بَستک (هرمزگان)». باستان پژوهی. (شماره 3)، 70-65.
1
بختیاری شهری، محمود. (1388). «بررسی و مطالعه سنگنگارههای نویافته دشت توس». مطالعات باستانشناسی. (شماره 1)، 44-21.
2
برنی، چالز مک. (1348). «گزارش مقدماتی بررسی و حفاری در غارهای منطقۀ کوهدشت». باستانشناسی و هنر ایران. (شماره 3)، 16-14.
3
بیگمحمدی، خلیلالله؛ و همکاران. (1391). «معرفی و تحلیل نقوش سنگنگارههای نویافته مجموعۀ ارگِس سفلی (ملایر-همدان)». نامه باستانشناسی. (شماره 2)، 140-121.
4
بیگلری، فریدون، و همکاران. (1386). «گزارش بررسی نقوش غار چشمه سهراب (مر او زا)، دینور-کرمانشاه». باستان پژوهی. (شماره 3)، 54-50.
5
پوربخشنده، خسرو. (1386). «نگاهی به نقوش صخرهای فراهان (اراک)». باستان پژوهی. (شماره 3)، 46-49.
6
شیدرنگ، سونیا. (1386). «نقوش صخرهای میوله؛ نویافتههایی از شمال کرمانشاه». باستان پژوهی. (شماره 3)، 55-60.
7
شهزادی، دینیار. (1376). «سنگنگارههای کوه ارنان یزد». گزارشهای باستانشناسی. تهران: سازمان میراث فرهنگی.
8
دِرِویانْکو، آناتولی پَنتلیویچ. لو زون-ای. (1374) «فرهنگهای پارینهسنگی زبرین». تاریخ تمدنهای آسیای مرکزی، ج1. ترجمه صادق ملک شهمیرزادی، تهران: وزارت امور خارجه.
9
رفیعفر، جلالالدین. (1384). سنگنگارههای ارسباران. تهران: پژوهشکدۀ مردمشناسی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور.
10
فاضل، لیلا. (1390). «تنگ تادوان و تنگ تیهویی: نویافتههایی از هنر صخرهای در استان فارس». پژوهشهای باستانشناسی مدرس. (شماره 5-4)، 78-69.
11
قسیمی، طاهر؛ و همکاران. (1389). «بررسی نقاشیهای پناهگاه صخرهای آبدزو، فیروزآباد-فارس». باستانشناسی ایران. (شماره 1)، 26-17.
12
صادقی، سارا؛ و همکاران. (1394). «بررسی نقشمایههای سنگنگاره آسو در شهرستان بیرجند». مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان. (شماره 4)، 96-75.
13
عسکری خانقاه، اصغر؛ و محمد شریف کمالی. (1378). انسانشناسی عمومی. تهران: سمت.
14
لبافخانیکی، رجبعلی؛ و رسول بشاش کنزق. (1373). «سنگنگارههای لاخ مزار بیرجند». سلسله مقالات پژوهشی. تهران: انجمن آثار ملی.
15
لبافخانیکی، رجبعلی؛ و میثم لبافخانیکی. (1394). «سنگنگارههای خانیک». دومین همایش ملی باستانشناسی ایران. بیرجند: دانشگاه بیرجند.
16
محمدیقصریان، سیروس. (1386). «معرفی نقوش کنده سنگستون در فلات مرکزی ایران». باستان پژوهی. (شماره 3)، 85-89.
17
محمدیقصریان، سیروس؛ و رحمت نادری. (1386). «بررسی و مطالعۀ نقوش صخرهای خره هنجیران (مهاباد)». باستان پژوهی. (شماره 3)، 65-61.
18
ملاصالحی، جکمت اللف؛ و همکاران. (1386). «باستانشناسی صخرهنگارههای جنوب کوهستانی استان قزوین (بررسی و مستندنگاری نقوش صخرهای محوطههای چلمبر، یازلی و قلیچ کندی)». باستان پژوهی. (شماره 3)، 45-35.
19
وحدتی، علیاکبر. (1389). بومهای سنگی: گزارش بررسی دو مجموعه هنر صخرهای در استان خراسان شمالی (جربت و نرگسلوی علیا)، بجنورد: اداره کل میراث فرهنگی خراسان شمالی با همکاری اداره برنامهریزی و نشر سازمان میراث فرهنگی کشور.
20
Aali, A. (2017). “The Pictograms of Agh Dash, Zanjan, North-Westran Iran”. Rock Art Research: The Journal of the Australian Rock Art Research Association. (vol 34), 100-105.
21
Alizadeh, A. (2006). The Origins of State Organizations in Prehistoric Highland Fars, Southern Iran: Excavations at Tall-e Bakun. Chicago: Oriental Institute of the University of Chicago.
22
Amiet, P. (1980). Art of Ancient Near East. New York: Harry N. Abrams Inc.
23
Bednarik, R. G. (2009). “To be or not to be Palaeolithic: that is the question”. Rock Art Research. (vol 26), 165-177.
24
Bednarik, R. G. (2002). “The dating of rock art: a critique”. Journal of Archaeological Science. (vol 29), 1213-33.
25
Benzel, K. (2010). Art of the Ancient Near East: A Resource for Educators. New York: Metropolitan Museum of Art.
26
Clutton-Brock, J. (1962). “Near Eastern canids and the affinities of the Natufian dogs”. Zeitschrift für Tierzüchtung und Züchtungsbiologie. (vol 76), 326-333.
27
Davis, Simon J. M; and F Valla. (1978). “Evidence for domestication of the dog 12,000 years ago in the Natufian of Israel”. Nature. (vol 276), 608-610.
28
Formozov, A. A. (1965). “The rock paintings of Zaraut-Kamar, Uzbekistan”. Rivista di Scienze Preistoriche (vol 20), 63-83.
29
Dayan, T. (1994). “Early domesticated dogs of the Near East”. Journal of Archaeological Science. (vol 21), 619-632.
30
Ghasimi, T. (2016). “Recent Rock Art Finds from North of Kavar in Fars, Iran”. International Journal of Archaeology. (vol 4), 8-21.
31
Hemati Azandaryani, E. (2015). “Discovering New Rock Paintings at Shmsali and Gorgali Rock Shelters in Kohgiluye and Bouier Ahmad Province, Southern Iran”. Arts. (vol 4), 61-67.
32
Hole, F; and C Wyllie. (2007). “The Oldest Depictions of Canines and a Possible Early Breed of Dog in Iran”. Paléorient. (vol 33), 175-185.
33
Hole, F. (1969). Prehistory and Human Ecology of the Deh Luran Plain. vol 1. Ann Arbor, MI: University of Michigan.
34
Jacobson, E. (2001). Répertoire des pétroglyphes d’Asie centrale, Fasc. 6: Mongolie du Nord-Ouest Tsagaan Salaa /Baga Oigor. Paris: Diffusion de Boccard (Mémoire de la Mission archéologique française en Asie centrale 6).
35
Jasiewicz, Z; and A Rozwadowski. (2001). “Rock paintings-wall paintings: new light on art tradition in central Asia”. Rock Art Research. (vol 18), 3-14.
36
Khosrowzadeh, A. (2017). “New Petroglyphs in Zia Abad Hassan Robat Plains (Isfahan Province, Iran)”. Mediterranean Archaeology and Archaeometry. (vol 17), 215-224.
37
Lioyd, S. (1967). Early Highland peoples of Anatolia. New York: McGraw-Hill Co.
38
Majidzadeh, Y.(1999). “The oldest narrative pictorial phrase on a pottery vessel from tepe Qabrestan”. The Iranian World: Essays on Iranian art and archaeology presented to E. O. Negahban. A. Alizadeh, Y. Majidzadeh, S. M. Shahmirzadi (eds.). Tehran: Iranian University Press, 80-84.
39
Mashkour, M. (2000). “Paleoenvironmental investigations in the Qazvin plain (Iran)”. proceedings of the first international congress on the archaeology of the ancient Near East. P. Matthiae, A. Enea, L. Peyronel, and F. Pinnock (eds.). Rome: Università degli Studi di Roma "La Sapienza".
40
Mashkour, M. (1998). “The subsistence economy in the rural community of Geoktchik depe in southern Turkmenistan: preliminary results of the faunal analysis”. Archaeozoology of the Near East III: proceedings of the third international symposium on the archaeozoology of southwestern Asia and adjacent areas. H. Buitenhuis, L. Bartosiewicz and A. M. Choyke (eds.). Groningen, The Netherlands ARC-Publication.
41
Morales, V. (1990). Figurines and Other Clay Objects from Sarab and Çayönü. Chicago: The Oriental Institute, University of Chicago.
42
Masson, V. M; and V. I Sarianidi. (1972). “Central Asia: Turkmenia before the Achaemenids”. Ancient people and places. Daniel G. (ed.). London: Thames and Hudson, Ltd.
43
Otte M. (2003). “Art rupestre de l’ouest iranien”. International Newsletter On Rock Art (INORA). (vol 37), 8-12.
44
Remacle, L. (2007). “New field research on Houmian rock-art, Lorestan Province, Iran”. Bastanpazhuhi. (vol 2), 9-17.
45
Rozwadowski, A. (2001). “The forgotten art of ancient Uzbekistan”. The Times of Central Asia. (vol 3), 14.
46
Rozwadowski, A. (2019). “Rock Art of Northern, Central, and Western Asia”. The Oxford Handbook of the Archaeology and Anthropology of Rock Art. Bruno David and Ian J. McNiven (eds.). Oxford: Oxford University Press.
47
Rozwadowski, A. and; K Lymer. (2012). “Rock art in Central Asia: history, recent developments and new directions”. Rock Art Studies. P. Bahn, N. Franklin, and M. Strecker (eds.). Oxford: News of the World IV, Oxbow Books.
48
Sarhaddi, F. (2013). “Pictograph and Petroglyphs of Saravan (Sistan - Baluchistan, Iran)”. Ancient Asia. (vol 4), 1-8.
49
Shirazi, R. (2016). “The petroglyphs of the Kajou Valley, Makran, Iran: Tang Sar, Dehirak and Deskigan assemblages”. Paléorient. (vol 42), 185-198.
50
Tchernov, E: and F Valla. (1997). “Two new dogs, and other Natufian dogs, from the Southern Levant”. Journal of Archaeological Science. (vol 24), 65-95.
51
Vahdati, A. (2011). “A preliminary report on a newly discovered petroglyphic complex near Jorbat, the plain of Jajarm, north-eastern Iran”. Paléorient. (vol 37), 177-187.
52
Vahdati Nasab, H. (2008). “Helak, a Paleolithic Cave Complex Featuring Rock Art along the Northern Shore of Parishan Lake, Fars province, Iran”. Name-ye Pazuhesgah: Journal of Research Institute of I.C.H.T.O, Special International. (vol 22-23), 91-96.
53
Ward, W. H. (1910). The seal Cylinders from Western Asia. Washington, DC: Carnegie Institution of Washington.
54
Zutterman, C. (2003). “The bow in the ancient Near East, a re-evaluation of archery from the late 2nd millennium to the end of the Achaemenid Empire”. Iranica Antiqua. XXXVIII: 119-165.
55
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ماهیت تاریخی حسینیه نواب در بافت تاریخی شهر بیرجند
حسینیه نواب یکی از مهمترین حسینیههای بافت تاریخی بیرجند به لحاظ معماری، قدمت و وسعت ساخت می باشد که بهعنوان گونهای از بناهای آیینی-مذهبی احداث شده است. با توجه به اینکه از سوی محققان نظری واحد به همراه شبهات در خصوص بازه زمانی احداث این بنا و نام سازنده آن مبنی بر اینکه این بنا متعلق به دوره صفوی و بانی آن بیبی نواب همسر امیر اسماعیلخان دوم است وجود دارد، بااینوجود نگارندگان به نتایجی غیر از آن، دستیافتهاند. این تحقیق بر آن شد تا بار دیگر ماهیت تاریخی این بنا را که بر پایه مطالعات با رویکرد تاریخی و با روش گردآوری اطلاعات بر مبنای اسناد وقفی، کتابخانهای و تحقیقات پیمایشی صورت پذیرفته است، نمایان سازد. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که بازه زمانی ساخت این بنا بر مبنای باور همگان مبنی بر اینکه متعلق به دوره صفوی است، متعلق به دوره قاجار و بانی آن بیبی نواب، والده امیر علم خان سوم، همسر امیر اسدالله خان حسام الدوله و دختر میرزا رفیع خان است و علت شبهات در خصوص نام بانی و بازه زمانی ساخت این بنا، تعدد نام نواب در میان خاندان خزیمه و مرمت و یا خوانش اشتباه کتیبه سردر ورودی بنا میباشد که سبب به خطا رفتن در مطالعات تاریخی این بنا شده است.
https://jgk.imamreza.ac.ir/article_137968_81cb43c0aefac7abfe8151c0b1f28424.pdf
2020-08-22
99
85
حسینیه نواب
بیرجند
اسناد وقفی
سفرنامه
کتیبه
مرضیه
فاریابی
faryabi1991@yahoo.com
1
کارشناسی ارشد باستان شناسی، گروه باستان شناسی، دانشکده هنر، دانشگاه بیرجند، ایران
LEAD_AUTHOR
علی
زارعی
azareie@birjand.ac.ir
2
استادیار، گروه باستان شناسی، دانشکده هنر، دانشگاه بیرجند، ایران
AUTHOR
حسن
هاشمی زرج آباد
h.hashemi@umz.ac.ir
3
دانشیار، گروه باستان شناسی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه مازندران، ایران
AUTHOR
مفید
شاطری
mshateri@birjand.ac.ir
4
استادیار، گروه جغرافیا، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بیرجند، ایران
AUTHOR