%0 Journal Article %T تحول مفهوم خراسان در آثار جغرافی‌نویسان مسلمان در سده‌های 3 و 4ق %J پژوهشنامه خراسان بزرگ %I دانشگاه بین‌المللی امام رضا (علیه السلام) %Z 2251-6131 %A ثنائی, حمیدرضا %A مجتهدی, مهدی %D 2018 %\ 05/22/2018 %V 9 %N 30 %P 32-15 %! تحول مفهوم خراسان در آثار جغرافی‌نویسان مسلمان در سده‌های 3 و 4ق %K خراسان %K ماوراءالنهر %K مادون‌النهر %K جیحون %K بلاد ترک %K مکتب بلخی %K مکتب عراقی %R %X وسعت خراسان از پیش از اسلام تا عصر حاضر تحول یافته است. دیدگاه رایج امروزی دربارۀ گسترۀ خراسان در سده‌های نخستین هجری، آن را در جنوب رودخانۀ جیحون جای می‌دهد. با وجود این، بررسی و مقایسۀ اجمالی آراء جغرافی‌نویسان مسلمان در سده‌های 3 و 4ق این گزاره را با تردید روبه‌رو می‌کند. بنابراین، می‌توان این پرسش را مطرح ساخت که چه تحولی به مفهوم خراسان در آثار جغرافی‌نویسان در این سده‌ها راه یافته است. مقالۀ حاضر به روش توصیفی-تحلیلی می‌کوشد با بررسی آراء جغرافی‌نویسان مسلمان در سده‌های 3 و 4ق، در گام نخست، تحول گسترۀ خراسان در دورۀ اسلامی را مشخص کند. یافته‌ها حاکی از آن است که خراسان تا اوایل سدۀ 4ق سرزمین بسیار وسیعی را دربر می‌گرفت. به­تدریج خراسان به جنوب رودخانۀ جیحون (مادون النهر) محدود گردید و ولایات خوارزم، ماوراءالنهر، قومس و سیستان از آن جدا شد. بر این اساس است که می‌توان اصطلاحاتی مانند «خراسان بزرگ» و «خراسان کوچک» را مطرح کرد. در گام بعدی، این سؤال مطرح می‌شود که چه نسبتی میان این تحول و مکاتب جغرافیایی مسلمانان برقرار است. بررسی‌های این جستار نشان می‌دهد که توجه نمایندگان مکتب عراقی به مفهومِ خراسان بزرگ و در برابر، توجه نمایندگان مکتب بلخی به مفهومِ خراسان کوچک می‌تواند یکی از مصادیق تمایزات این دو مکتب محسوب شود. %U https://jgk.imamreza.ac.ir/article_137910_39cf8df48deefebe92494a5d894ff85a.pdf